کم مانده بی تو بمیرم فقط همین
از هر چی هست و نیست گذشتم ولی هنوز
در عمق چشم های تو گیرم فقط همین
دلبر کم چیزی بگو به من که از گریه پرم
به من که بی صدای تو از شب شکست میخورم
دلبر کم چیزی بگو به من که گرم هق هق ام
به من که آخرینه ی آواره های عاشقم
چیزی بگو که آینه خسته نشه از بی کسی
غزل بشن ترانه هام نه هق هق دلواپسی
لطفا نظر بدید ...
برچسبها: چیزیم نیست, عاشقانه, شعر, داستان,